قتل، خلاقیت کالج هنر شربری را تهدید می کند
یک عصر اواخر تابستان، قبل از شروع دوره جدید، دوروتی مارتین و همسرش، کارآگاه بازنشسته پلیس، آلن نسبیت، مهمان مهمانی نوشیدنی دپارتمان هنر دانشگاه شربری هستند تا دستیار آموزشی جدید، مجسمه ساز، جیلیان رابرتز را معرفی کنند.
با این حال، زمانی که آسانسور خراب می شود و یک جسد در پایین چاه آسانسور کشف می شود، تراژدی در یک تور از بخش مجسمه سازی رخ می دهد. دوروتی و آلن در تحقیقات بعدی شرکت میکنند و بار دیگر از دانش محلی و مهارتهای کارآگاهی خود به خوبی استفاده میکنند.
اما هنگامی که یکی دیگر از اعضای دانشکده هنر ناپدید می شود و فردی تماس های تلفنی تهدیدآمیز دریافت می کند، به نظر می رسد قاتل هنوز چیزی برای پنهان کردن دارد و ممکن است دوباره ضربه بزند. . .